به گزارش فدانیک، ایران را بافرهنگ، تمدن و هنرهای مردمانش میشناسند و اصفهان را باهنرهای دیروز و امروز هنرمندانش میستایند.
هنر آفرینش زیبایی است و زیبایی ستودنی و حس برانگیز است. هنرمندان ذوق و شوق و خلاقیت دارند و در مسیر آفرینش آثارشان همه احساس و قریحه خود را بکار میگیرند. این مسیر اما با چالشهایی همراه است که اگر درک و حمایت نشوند، فراگیر میشوند و سیر تعالی مدار هنر را کند میکنند.
هنرمندان در بیان علامه محمدتقی جعفری کسانی هستند که فعالیتهای هنری، خواه فکری و خواه عضلانی را پیشه خودساختهاند و با درجاتی مختلف از مهارت، هوش و استعداد در قلمرو هنر اشتغال میورزند. این اشتغال نیازمند حمایت است تا هنرمند بدون دغدغه دیگری مسیر ترقی و تعالی هنرش را سپری کند و خلاقانه پیش برود.
انجمن هنرمندان نقاش اصفهان ازجمله تشکلهای غیردولتی است که میکوشد روزآمد باشد و با رویکرد توجه به هنر معاصر فعالیت کند
جواد طاهری، رئیس انجمن هنرمندان نقاش اصفهان واگویهها، نقدها، پیشنهادها و البته درد و دلهایی دارد که در گفتگو با فدانیک بیان کرده که در ادامه ملاحظه میکنید.
اصفهان در حوزه هنرهای تجسمی با چه چالشها و مشکلاتی روبهرو است؟
مهمترین موضوع در رابطه با این بخش، مبحث قانونگذاری و حمایت است. موضوع چگونگی خوانش، تعاریف و فهم از فرهنگ و هنر است. وقتی در همین تعریفهای چندگانه دچار مشکل باشیم، طبیعی است که در برنامهریزی و تخصیص بودجه و اعتبار هم دچار مشکل میشویم.
افرادی که در رشتههای هنری تحصیل میکنند بخش مهمی از زندگی خودشان را صرف فراگرفتن تخصص و هنری میکنند که علاقه دارند در همان حیطه حضورداشته و مانند بقیه اقشار جامعه آزادانه فعالیت کرده و مثمر ثمر باشند.
اما نکته اینجا است که بهمحض اینکه از مراکز آموزش عالی فارغالتحصیل میشوند دچار مشکل شده و بهواسطه فراهم نبودن زمینه فعالیت، نمیدانند چه کنند. البته این ادعا صحیح است که هنر و هنرهای تجسمی موضوعی شخصی است اما به دلیل اینکه این نیروی متخصص، فردی از افراد شاخص جامعه بوده پس طبیعی است، فعالیت هنری که انجام میدهد روی سایر اقشار جامعه نیز تأثیر بگذارد.
به همین جهت لازم است بهواسطه نیاز و ضرورت جامعه به مقوله هنر، توجه شده و به لحاظ قانونگذاری و اجرا، نهادها و متولیان فرهنگی مؤثر عمل کنند.
متولی فرهنگی شهر اصفهان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که بهطور مستقیم این تکلیف و وظیفه را بر عهده دارد. همچنین ارگانهای موازی دیگری در کنار این اداره فعالیت دارند؛ مانند حوزه هنری، معاونت فرهنگی، اجتماعی شهرداری اصفهان و دفتر تخصصی هنرهای تجسمی نیز بهواسطه احساس نیازی که درک کردهاند، در این زمینه کار هنری و فرهنگی انجام میدهند. به اعتقاد من شهرداری موفقترین ارگان در حوزه اجرایی امور هنری و فرهنگی است که نمونههای آن را در آثار شهری مشاهده میکنیم.
اما وقتی به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی میرسیم، باید ببینیم که این نهاد بهجز رسیدگی به امور عادی و ابتدایی حوزه هنر در فعالیتهای اساسی و همچنین تبیین اهداف و تعاریف چگونه برخوردی دارد و آیا موفق بوده یا موفق عملنکرده است؟
به نظر میرسد، وقتی اوایل پیروزی انقلاب، عنوان فرهنگ و هنر، به فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر کرد؛ درواقع مفهوم هنر و توقع از آن تقلیل یافت. با حذف کلمه وسیع و فراگیر «هنر» و جایگزینی کلمه «ارشاد» در حقیقت سمتوسو و خواست از فرهنگ و هنر محدود در حیطه «ارشادی» خود شد و این در حالی است که، در عرصه هنر و فرهنگ، باوجود اثرات تعالیبخش و انسانی غیرقابلانکارش، هرگز کسی داعیه ارشاد دیگری را ندارد؛ چراکه کارکرد و رسالت بارز هنر ایجاد اندیشه، ذوق و خلاقیت است.
بدیهی است اتخاذ هدف و عنوان نامناسب، منجر بر تغییر رویه و هدر رفت بودجه و لاجرم انرژی کار مفید و مؤثر میشود. وقتی به سراغ کلمه «ارشاد» میرویم ناخودآگاه مسائل دینی، مذهبی و کانونهای مساجد را مییابیم. اگر بررسی کنیم بودجههایی که در وزارت فرهنگ تخصیص دادهشده بیشتر برای این کانونها که تخصیص بودجه ویژه خود را بهکفایت دارند و اینگونه به مراکزی که بهدرستی درزمینهٔ هنر فعالیت داشتند، اعتبار و حمایت موردنیاز تعلق نمیگیرد و همین باعث شده دچار تناقض رفتار و درنتیجه کمفروغی «فرهنگ و هنر» شویم.
بر اساس صحبتهای شما میتوان این استنباط را کرد که مقوله خصوصیسازی هنر در اصفهان صورت نگرفته است؟
انجمنها و تشکلهای مردمنهاد، بازوهای اجرایی شهر هستند. انجمن هنرمندان نقاش اصفهان متشکل از اعضای دانشآموخته هنر و باسابقهای بیش از بیست سال، این ویژگی را دارد که با تعامل با متولیان فرهنگی و در یک بستر مناسب، نقشآفرین بخشی از نیازهای اجتماعی حوزه هنر و فرهنگ جامعه باشد.
در یک اتفاق و تجربه عجیب که در سالهای گذشته روبرو شدیم، بودجه فرهنگی شهر اصفهان بود که به دلیل نبودن معاونت فرهنگی در استانداری اصفهان، اعتبارات موردنظر به معاونت سیاسی واگذار شد؛ درواقع این معاونت سیاسی بود که برای حوزه فرهنگ تصمیم میگرفت و بودجه اختصاص میداد، درصورتیکه معاونت سیاسی مقولهای متفاوت بافرهنگ و هنر است و اینیک نقصان و اشتباه ساختار مدیریتی است که عرصه را بر هنر، ناهموار کرده است.
شرایط حال حاضر بزرگترین انجمن هنری اصفهان چگونه است؟
افرادی در انجمن فعالیت دارند که نسبت به حرکت گروهی، احساس نیاز کردهاند و معتقدند که رشد فردی در جمع اتفاق میافتد. به همین واسطه باوجود همه مشکلات و محدودیتهای گذشته، حال و آینده؛ انجمن مصمم به فعالیت بوده و تلاش میشود همواره به قوت خود باقی باشد؛ بهطورقطع سیکل واقعی و سالم فعالیت انجمن، ارتباط و تعامل مستقیم با تمامی نهادها و مراکز شهر است. موضوع بغرنج در این رابطه استفاده نشدن از این ظرفیت فرهنگی و هنری است وگرنه ما در حال انجام کار خودمان هستیم.
شماری از هنرمندان و نقاشان این انجمن را به رسمیت نمیشناسند. علت چیست؟
در حوزه هنرهای تجسمی دو بخش کلی آکادمیک معاصر و سنتی راداریم. بخشی از جامعه هنری اصفهان به کارهای سنتی و گذشته تمایل دارند. مسئله ما در اینجا چگونگی کارکرد هنر معاصر است. نمیتوانیم با تولید صنایعدستی یا هنرهای سنتی، با مردم خودمان و سایر کشورهای دنیا گفتوگو کنیم و ارتباط بگیریم.
دستاورد و هنر هنرمندان گذشته قابلاحترام است؛ ما هم درواقع خود را وامدار دستاورد هنر گذشته میدانیم منتها در تلاشیم با استفاده از دستاورد و ردی که از آن داریم بر اساس مناسبات روز کارکنیم و به آینده نیز، نظر داشته باشیم و از این طریق با مخاطب ارتباط بگیریم.
این جدایی و انفکاک باعث شده فعالان بخش سنتی در حوزه کاری خودشان فعال بوده و تمایلی به دنیای معاصر و هنرهای جدید نشان ندهند.
در بخش آکادمیک هم چالشها و تضارب عقایدی وجود دارد، واین وضعیت بیشتر به این واسطه است که هنر مدام درحالتوسعه است، بهگونهای که مرتب به تکنیک و فضاهای جدید نیاز دارد. در زمان حاضر تمایل بخشی از هنر، تجربه گری در حیطه سوشیال مدیا، سایبرنتینگ و هوش مصنوعی است. و اینگونه هست که برخی درجایی از حرکت میمانند.
دوران تحصیل ما در دهههای گذشته فضای متفاوتی داشت. امروز اگر فردی در این مسیر جایی متوقف شد با گروه و دستهای که پیشروتر است فاصله میگیرد. همین نبود دریافت و پذیرش پیشرفت و نا آشنابودن با چگونگی برخورد با ابزارهای بیانی جدید میتواند منجر بهکندی یا قطع ارتباط با مخاطب خاص و عام شود.
انجمن داعیهدار پیشرو بودن دارد و گروههای گذشته را نیز مورداحترام و پذیرش قرار میدهد و همچنان روبهجلو حرکت میکند، آیندهنگری دارد تا بتواند هنر معاصر را پشتیبانی کند. ما امروز برخوردار از نیروهایی هستیم که دانش و توان تولید آثار هنری معاصر و مؤثر را دارا هستند و میتوانند از منظر و دریچه هنر با مردم گفتوگو کنند اما آنگونه که اشاره شد؛ برقراری این ارتباط مستلزم همکاری و پشتیبانی مراکز و متولیان فرهنگی است.
نمونه بارز در این رابطه تعامل و همکاری شهرداری باهنرمندان در ایجاد آثار هنر شهری مانند دیوارنگاری و مجسمه است.
متولی فرهنگ و هنر شهر باید با مسئولیتپذیری بیشتر نیازهای کنونی مردم را بازشناسی کرده و درصدد برآوردن آن، تمامی تلاش خود را بنماید و اینگونه است که فرهنگ رشد کرده و کارکردهای واقعی هنر خود را نشان خواهد داد. انجمن یک پتانسیل است و در صورت حمایت و پشتیبانی اثرگذاریاش افزایش مییابد.
اگر خواستار برگزاری ورکشاپ در شهر باشیم و ذیل عنوانی کارکنیم؛ بهطورقطع تأثیر اجتماعی فراوانی خواهد داشت؛ بهعنوانمثال هنرمند ضمن اینکه کنش و فعالیت موردعلاقه خود را انجام میدهد از طرفی باعث میشود تا مردم بدون واسطه باهنر آشنا شده و تأثیر بگیرند. یک چنین رویداد یکروزه با حضور بیست هنرمند نقاش، حداقل مبلغ بیست میلیون تومان هزینه اولیه شامل ابزار و وسایل کار، یک وعدهغذا و دو میان وعده مختصر نیاز دارد و چنین حرکتی ابتدا باید توسط متولی فرهنگی جامعه احساس شود و بودجه آن تخصیصیافته و هزینه شود.
انجمن هنرمندان نقاشان اصفهان تشکلی مردمنهاد و رسمی است و فعالیت هیئتمدیره آن افتخاری است.
این ادعا که انجمن محل جمع شدن و دورهمی تعدادی افراد خاص است و اجازه ورود هنرمندان جدید داده نمیشود. صحت دارد؟
این موضوع را قبول ندارم؛ چراکه این انجمن مادام افراد و متقاضیان واجد شرایط را در جمع خودپذیرا هست
ارتباط انجمن نقاشان با دانشگاه هنر اصفهان چگونه است؟
خود بنده و همچنین تعدادی از اعضای انجمن با دانشگاهها و مراکز آموزش عالی جهت تدریس و دیگر مسائل حرفهای همکاری و تعامل داریم.
درمجموع انجمن نقاشان با دانشگاه هنر اصفهان به شکل تفاهمنامه رسمی ارتباطی ندارد اما از طرفی این انجمن ارتباطاتی برای تبادل نیروهای فکری دانشگاه و اعضای انجمن شکلگرفته که نمونه آن برگزاری نمایشگاه و دعوت برای دریافت مقالات تخصصی هنر در جریان بوده و هست.
یکی از کارکردهای انجمن هنگامی شکل میگیرد که دانشجویان از مراکز آموزشی خود فارغالتحصیل میشوند و جهت ورود به فضای حرفهای کار میتوانند وارد انجمن شده و در این مسیر گام بردارند.
معضل مهمی که در دانشگاه و فضای آموزش هنر امروز داریم، مسئله شرح دروس هنرهای تجسمی است که نیاز به بازنگری و روزآمد شدن دارند. هنر اکنون به شکل فزایندهای گسترشیافته و جنبههای جدیدی پیداکرده، اما سرفصل دروس هنری همچنان بر اساس مدارس هنری گذشته مانند باهاوس و بوزار جاری است؛ هرچند که خوشبختانه استادان بر اساس دانش و هنر روزآمد شده خود موارد موردنیاز دانشجویان را فراتر از شرح دروس ارائه میکنند اما تغییر اساسی شرح دروس هنری ضرورتی است که باید به آن توجه شده و تکمیل گردد.
انجمن نقاشان اصفهان در سالهای اخیر رویش و کشف استعدادهای جدید داشته است؟
بهطورقطع اینگونه است؛ هنرمندانی هستند که بهصورت حرفهای فعالیت هنری میکنند و ضمن ارائه آثار خود در کشور ارتباط بینالمللی نیز دارند. برخی از این هنرمندان بهطور مشخص دانشآموخته انجمن هستند و مدرک رسمی دانشگاهی ندارند و امروز در قامت هنرمند حرفهای فعالیت دارند و شناخته میشوند.
شرایط عضویت در انجمن چگونه است؟
مرحله اول احساس نیاز هنرمند به حضور در انجمن و کار گروهی است، مرحله دوم ارائه رزومه فعالیت، تحصیلات و کار حرفهای است. سپس پس از بررسی و تائید صلاحیت، پرداخت حق عضویت ۴۰۰ هزارتومانی (ورودی اولیه) و پرداخت مبلغ ۵۰ هزار تومان بهعنوان حق عضویت ماهیانه است.
درازای مبلغ حق عضویت، این انجمن چه خدماتی به اعضای خود ارائه میدهد؟
فعالیت و خدمات انجمن عبارتاند از:
برگزاری یک نمایشگاه گسترده سالانه با حضور حداقل صد هنرمند و یکصد و پنجاهتا دویست اثر.
برگزاری تعدادی رویداد نمایشگاهی متشکل از گروهای چند نفره و یا تکنفره.
برگزاری چند ورک شاپ یا کارگاه یک یا چندروزه در سطح شهر با عناوین و موضوعات مختلف. -برگزاری جلسات نقد و تحلیل آثار اعضای انجمن و دیگر هنرمندان.
برگزاری جلسات گفتگو و سخنرانی با دعوت از اساتید مجرب با محوریت هنر.
– برگزاری دورههای آموزش تخصصی هنر.
معرفی هنرمندان برای فعالیتهای حرفهای مانند: هنر شهری، تدریس در مراکز آموزشی و…
این انجمن چه فعالیت شاخصی در خارج از کشور داشته است؟
در حال حاضر تمرکز انجمن بر گسترش فعالیت در شهر اصفهان و سپس فعالیت ملی است و در صورت فراهم شدن زمینه حمایت متولیان فرهنگی شهر و رفع موانع مختلف میتوانیم به حضور بینالمللی نیز ورود کنیم.
حرف پایانی؟
باید در رابطه با تعاریف و کارکرد انسانی و اجتماعی هنر بیشتر بیاندیشیم و البته فعالیت کنیم.
از طریق اهداف، تعاریف و عناوین است که میتوان اهمیت مجموعهها، تشکلها، ارگانها و مراکز مدیریتی را متوجه شد؛ به همین واسطه اقشار مختلف جامعه باید بتوانند در موقع لزوم از چیستی و چگونگی این اهداف و تعاریف مطلع شوند چراکه زندگی حرفهای آنان بهواسطه عملکرد این مراکز است.
اگر آماری از فارغالتحصیلان هنر بگیریم و ببینیم چه تعداد از این فراگیران، هماکنون در چرخه و سپهر فرهنگی جامعه حضور دارند متوجه میشویم که با یک سیکل معیوب روبرو هستیم، به تعبیری نیروی آموزشیافته هنر، پس از فراغت از تحصیل بهندرت در رشته خویش امکان فعالیت داشته و نمیتوان آنگونه که لازم است مؤثر و مفید واقع شود.
چرا هنرمندی که کار هنری کرده، آموزشدیده و فعالیت حرفهای داشته، نتوانسته کارکردی در جامعه باشد؟ اشاره مستقیم این پرسش متوجه عملکرد مراکز و نهادهای دولتی است چراکه اعتبار ریالی مقوله فرهنگ و چگونگی هزینه کرد آن نزد آنان است؛ اگر شادابی در هنر احساس نمیشود، هدفگذاری و عملکرد باید مورد ارزیابی و تغییر قرار گیرد.
هر بخشی از جامعه را نادیده بگیریم ضرر میکنیم و نمیتوانیم بر اساس درک و دریافت ناقص از هنر، گروه یا افرادی راحذف کنیم. چراکه جامعه سخت نیازمند کارکردهای متفاوت هنر در همه زمینههاست و باید زمینه برخورداری از هنر را با مدیریت صحیح فراهم نمود.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست / که هر چیزش بهجای خویش نیکوست..